"اوشو" از مروجان مشهور عرفان های کاذب است. او در تعلیمات انحرافی خود، روش های زیادی برای به وجود آمدن عمل اتحاد و یکی شدن پیشنهاد داده و آنها را در تمرینات شبکه ای و سلسله وار خود به شاگردان نیز آموزش می دهد و برای اینکه بتواند تصویری جذاب از آزادی جنسی نشان دهد به الفاظ و واژهایی چون: "بدل شدن از پستی به عالی، و یا تبدیل شدن لجن به نیلوفر" تمسک جسته است، تا خواننده را به گفتارهایش ترغیب کند.


او می گوید: آزادی جنسی  باید بزرگترین هنر مدیتیشن شود. این پیشکش تنتره (کتابی که اوشو به تفصیل درباره رابطه جنسیت و پیوند زن و مرد صحبت می کند) به دنیاست. پیشکش تنتره از همه عالیتر است، زیرا کلیدهایی را در اختیار قرار می دهدکه از پست ترین به والاترین استحاله پیدا کنی، کلیدهایی را در اختیار قرار می هد که لجن را به نیلوفر آبی بدل کنی.(۱)


اوشو مستقیما و با کمال صراحت درباره آزادی جنسی و روابط آزاد جنسی و استفاده بی حد و حصر و بی شرمانه از نیروی جنسی سخن به میان می آورد، و ضمن مباحث مختلف با اندک بهانه ای از این مباحث سخن به میان می آورد،گویا رسالت خود را ترویج دین آزادی جنسی و اعلام آزادی جنسی می داند. مروری بر فرازها و جمله های اوشو ما را به این حقیت رهنمون می کند که، معنویت و عرفانی که اوشو امروزه مروج و منادی آن شده، چیزی جز آزادی جنسی محض نیست. لذا مکتب اوشو را می توان همان عرفان مبتنی بر آزادی جنسی نامگذاری کرد.(۲)

همچنین می گوید: انرژی آزادی جنسی،انرژی الهی است.(۴) و اینکه تمام ضدیت با آزادی جنسی را دور بیندازید. (۵)


برای اینکه اوشو بتواند به عمل حیوانی آزادی بی حدوحصر جنسی تقدس ببخشد، به انواع واژه ها و گفتارهای جذاب و در عین حال پست تمسک می جوید و سعی می کند با به کار بردن الفاظ، و واژه های دهن‌پرکن خواننده را در مسیر خواسته های خود قرار دهد.

او حتی با تهمت زدن به روحانیون و مبلغان دینی، آنان را مانع اصلی تکامل انسان ها معرفی می کند. 

به این جملات کوتاه از اوشو توجه فرمایید:

 

- اگر می خواهید عشق در زندگیتان ببارد؛ از این ستیز با آزادی جنسی دست بکشید. آزادی جنسی را با سرور بپذیرید، قداست آن را تحسین کنید.

- وی در کتاب از آزادی جنسی تا فرا آگاهی می گوید: راهی برای رفتن به فراروی آزادی جنسی وجود دارد، می توانید به ورای آزادی جنسی بروید، معنی"از آزادی جنسی تا فرا آگاهی"همین است.

- آزادی جنسی باید بخشی از زندگی مذهبی شما باشد، باید چیزی مقدس باشد.

- آزادی جنسی نباید چیزی قبیح باشد، نباید به صورت چیزی زشت دیده شود، نباید سرزنش و محکوم شود.

- از شما درخواست می کنم فقط وقتی به آزادی جنسی روی بیاورید که احساس سرور دارید، احساس عشق دارید، وقتی نیایشگر هستید.

- در پشت اشتیاق برای آزادی جنسی، یک تجربه مذهبی، یک تجربه روحانی وجود دارد.

- در تمام جهان هستی هیچ چیز زهر نیست، همه چیز شهد است. این انسانها هستند که تمام این شهد را به زهر تبدیل کرده اند وخائنین اصلی آموزگاران هستند، مردان به اصطلاح "مقدس"و قدیسان، مردمان به اصطلاح مذهبی.(۶)

 


او با این تعابیر چنین القا می کند که اساسا آزادی جنسی امری زشت و ناپسند نیست و از این رو آزادی جنسی آسیب زا شده است که آدمی آن را امری زشت و قبیح تلقی می کند و این خیانت توسط مردان مقدس و مذهبی صورت پذیرفته است. لذا آموزگاران و انسان های قدیس و پاک خیانتکارند؛ چرا که آزادی جنسی را زشت اعلام نموده و از این طریق انسان ها را به چالش کشیده اند!(۷)


اوشو چنین می پندارد که تمامی ادیان و فرهنگ های انسانی با آزادی جنسی و شهوت پرستی مخالفت کرده اند و این مخالفت ها برای انسان ها تاثیر منفی در پی داشته و عشق را در انسان ها منزوی و خفه کرده و این مانعی بر سر راه به وجود آمدن عشق در انسان ها شده است. لذا باید آزادی جنسی را آزاد گذاشت و از این طریق عشق را در انسان ها نهادینه کرد و از طرفی هم نباید آزادی جنسی را ضدمذهب و سم مهلک دانست و اساسا آزادی جنسی گناه و چیزی پلید به حساب نمی آید.

 


او می گوید: تا کنون تمام فرهنگ های انسانی با آزادی جنسی، با شهوت passion مخالف بوده اند. این مخالفت، این انکار، امکان زایش عشق را در انسان ها نابود ساخته است. حقیقت این است که آزادی جنسی نقطه شروع تمام سفرها به سوی عشق است. مکان تولد سفر عشق، سرچشمه (Gangorti) عشق (آن منبع، منشأ و رودخانه عشق، آزادی جنسی است و همه با آن دشمن هستند)که تمام فرهنگ ها، تمام مذاهب، تمام مرشدان، تمام مردان مقدس با آن مخالفند. بنابراین این حمله بردن بر خود سرچشمه است. برخورد کردن منبع و رودخانه، (منظور از منبع و رودخانه در اینجا همان منشأ و پیدایش عشق که همان سکس است می باشد که با پلید و زشت پنداشتن سرکوب و متوقف شده است) که در همانجا با این جملات متوقف می شود: "آزادی جنسی گناه است" ، "آزادی جنسی ضدمذهب است" ، "آزادی جنسی زهر است" ولی ما هرگز به این فکر نمی کنیم که این انرژی جنسی است که در نهایت به عشق بدل می شود(۸)


بنابراین می توان اوشو را یکی از رهبران و مروجان دین مبتنی بر آزادی جنسی دانست. او که از عشق جز چنددقیقه لذت جنسی چیز دیگری درک نکرده، هرگز نمی تواند به جایگاه رفیع و والای یک انسان عاشق به معنای حقیقی{عشق حقیقی به خدا} پی ببرد؛ چون همه عشق را در قالب شهوت پرستی تفسیر و معنا می کند و این خود نشان دهنده باطن شهوتران و حیوانی این قبیل افراد می باشد.

__________________________________________________________________________________________

۱- اوشو، الماس های اوشو، ترجمه مرجان فرجی، صفحه ۲۴۰
۲- نگرشی بر آراء و اندیشه های اوشو، محمد تقی فعالی، ص۲۱۴
۳- اوشو، از آزادی جنسی تا فراآگاهی، ترجمه محسن خاتمی، ص۳
۴- اوشو، از آزادی جنسی تا فراآگاهی، ترجمه محسن خاتمی، ص۳
۵-همان
۶- اوشو، از آزادی جنسی تا فراآگاهی، ترجمه محسن خاتمی، صفحات۳-۴و۱۴
۷- نگرشی بر آراء و اندیشه های اوشو، محمد تقی فعالی، ص۲۱۶
۸- اوشو، از آزادی جنسی تا فراآگاهی، ترجمه محسن خاتمی، ص۲۰-21